داستان راستان(تک جلدی)
خداشناسی خردسالان 14: صداهای زیبا
خداشناسی خردسالان ۴: اردک های سرسفید
مهمانی باغ سیب
نگهبان قوچ های وحشی
مدح خورشید
کتاب حاضر، گزیده ای از خاطرات حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مدّ ظلّه العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره شخصیت حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی است. این خاطرات مقاطع مختلف حیات امام خمینی (ره) از دوران مبارزات تا سال های پیروزی و استقرار نظام جمهوری اسلامی و سال های دفاع ملّت انقلابی در برابر حملات جنگ تحمیلی را در بر می گیرد. کتاب با هدف آشنا کردن مخاطب با اندیشه های دینی، مذهبی و انقلابی امام خمینی (ره) تهیه شده است.
پنجره های در به در
"پنجره های در به در"، داستانی است عاشقانه و پرهیجان درباره دختر دانشمندی به نام آرسینه. او بی خبر از همه جا، دارد به یک اندیشمند صهیونیست کمک می کند تا پروژه جهانی سازی اندیشه های خطرناک صهیونیسم را پی بگیرد. اما در همین حال و هوا، سروکله روزنامه نگاری به نام بنیامین پیدا می شود که مسیر زندگی آرسینه را تغییر می دهد؛ این تغییر خطرهایی برای او به وجود می آورد تا آن جا که …
این رمان، با تحلیل اندیشه ها و آرمان های صهیونیسم، به وجه مشترک ادیان الهی می رسد که هر یک از پنجره اعتقاد خویش، موعود جهان را می طلبند. اما صهیونیسم، با انحراف از فرمان الهی، در پی ساخت موعود دست ساز خویش است …
پنجره های در به در
خواهر
همه فکر میکنند که نسیم میوزد و میگذرد؛ اما نسیم خواهری میوزد، طراوت میبخشد و اول بر جان برادر و بعد خود خواهر مینشیند!
شاید خیلیها درک نکرده باشند؛ اما برادر من، جزئی از وجود من که نه، اصل خلقتم بود و همین هم کاری کرد با حضورم در دنیا که خوشیم، بودن او بود و ناخوشیام، لحظهای غفلت من از او! خدا من را آورده بود تا مقام خواهری را با من تعریف کند و مقابل مقام برادری حسینم، زانوی ادب بزنم که امامم بود و من خودم و خواهری را با او تعریف کردم و برادری و امامتش را به دیدۀ منّت پذیرفتم…
من نه ما
من نه ما، ماجرای دو انسان است که پله پله گام بر می دارند برای “ما” شدن! دو انسان با دو جنس مخالف، با دو دنیای متفاوت، سرشار از تفاوت و اختلاف نظر در احساسات و تجزیه و تحلیل های گوناگون از زندگی که یاد می گیرند چگونه بزرگ شدن را تجربه کنند و با کنار گذاشتنِ “من”های خود، به یک حقیقت واحد می پیوندند.
زهرا و محمد، یک زوج جوان و خوش ذوق هستند که عاقلانه، عاشق می شوند و در این مسیر عطش فراوانی را تحمل می کنند تا به پاسخ تک تک مجهولات ذهن شان دست یابند و درک و فهم شان را از مفاهیمی چون زندگی، لذت، ازدواج، عشق و محبت، تکامل بخشند.
نویسنده در این کتاب، یک زندگی را مجسم کرده است.
یک زندگی، با تمام تلخیها و شیرینیها و درسها و موفقیت هایش! اگر تلخی ها و سختی ها را نشان می دهد، راهِ بُرون رفتِ این تنگناها را نیز نشان می دهد و آرامشِ عبور از این سختی ها را به کامِ این زوج جوان می چشاند.
من نه؛ ما آخرین اثر نرجس شکوریان فرد است که توسط نشر عهد مانا، منتشر شده است.
بفرمایید بهشت
گاهی خانه ریختوپاش بود؛ علی گوشهای داشت دستهگلی به آب میداد؛ سنا و ملیکا داشتند سر معقولات و محسوسات دعوای تاریخی میکردند و محمد از سروکولم بالا میرفت و من با لبخندی گوشۀ لبم توی هپروت بودم و قلمم تندتند میدوید روی کاغذ.
کمکم دیدم دیگر خودم را در یک چاردیواری تنگ و تاریک احساس نمیکنم. احساس میکنم خانهام بهشت کوچکی است که تا حالا نمیشناختمش؛ بهشتی با فرشتههای ریز و درشت.
خواهش میکنم شما هم بفرمایید بهشت…
رعنا
از کدام سو
"از کدام سو" در مورد پسری ۱۸ ساله به اسم جواد است که مهمترین هدفش خوشگذرانی و لذت بردن از زندگی و دنیاست.
ولی مرگ ناگهانی بهترین دوستش فرید و دیدن صحنه های کفن و دفن او معادلات ذهنش را به هم ریخته و تمام رویاهایش را نابود می کند.
این وحشت و حیرانی او را وادار به تفکر در هدفش از زندگی می کند. در این میان تنها یک نفر حال او را درک کرده و با تمام کج خلقی هایش کنارش می ماند، به او در یافتن مسیر حرکت کمک کرده و دستش را می گیرد.
گره خوردهام به نام تو
سو من سه
ضد
جدال در زیویه
عقربه ساعت 14:30 را نشان میداد. در محوطه داخل پادگان «خضر زنده» (شهدا) به اتفاق چند نفر از برادران ساعت استراحت را با صحبتهایی از مسائل مختلف، خصوصاً عملیات چند روز آینده که قرار بود انجام شود، سپری میکردیم. در همان حال متوجه شدیم تعدادی خودرو متعلق به سپاه وارد پادگان شدند و با سرعت، به سوی مسجد رفتند. همزمان یکی از برادرها دوان دوان به طرف ما آمد و در حالی که نفس نفس میزد با کلماتی بریده بریده گفت: «جبـ. جبه... جبهه میخواهیم بریم جبهه.» بدون درنگ، در حالی که با شنیدن این مژده خوشحال شده بودیم، به اتفاق روانه مسجد شدیم...