شمیل که به خانه آمد، من من می کردم. حرف زدن یادم رفته بود. کلمات را پس و پیش می گفتم. مثل کسی که قرار است به گناهی اعتراف کند، اضطراب، وجودم را گرفته بود. به خودم گفتم دلهرا برای چی؟ مگه کار خلافی می خواهم بکنم؟ مگه کار خلافی می خواهد بکند؟ یکدفعه دل به دریا زدم، چشمانم را بستم و به شمیل گفتم: مثل اینکه میلاد می خواهد برود حوزه علمیه ثبت نام کند. گفته دانشگاه نمی روم؛ حوزه را دوست دارم!
مشاهده سبد خرید “چشم روشنی (سید جواد کمال از زبان همسر)” به سبد خرید شما اضافه شد.
مشاهده سبد خرید “چشم روشنی (سید جواد کمال از زبان همسر)” به سبد خرید شما اضافه شد.
ناموجود
تپه العیس خاطرات شهید روحانی مدافع حرم میلاد بدری
22,000 تومان
وزن | 170 گرم |
---|---|
نویسنده |
معصومه عبدالله زاده آرپناهی |
ناشر |
خط مقدم |
تعداد صفحات |
132 |
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شومیز |
شابک |
978-622-951347-7 |
تاریخ انتشار |
1397 |
ناموجود
قابل توجه مشتریان گرامی:
احتراما به استحضار می رساند هرگونه مغایرت و مشکل در سفارشات ارسالی تا ۷۲ ساعت از زمان تحویل مرسوله قابل پیگیری و پاسخگویی می باشد.
توضیحات
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
محصولات مرتبط
از اهواز تا لولان
متولد 1344 در محله تیموری تهران، با قدی رشید و چشمانی سبز که تقلاهایش در اول سال تحصیلی 62 نتیجه داد و با قطار اعزام نیرو از ستاد پشتیبانی جنگ و آموزش و پرورش خود را به اهواز رساند و وارد گردان تخریب شد. از آن گروه اعزامی خیلی ها به گردان های دیگر رفتند یا اصلا جبهه را ترک کردند اما مصطفی ماندُ رشد کرد و یکی از ارکان گردان شد...
چشم روشنی (سید جواد کمال از زبان همسر)
باغ مادربزرگ: خاطرات بانوی کرد خان زاد مرادی محمدی
این اثر دربردارنده خاطرات خان زاد مرادی محمدی، از زنان کرد فعال در هشت سال دفاع مقدس است که با روایتی داستانی و نثری خواندنی نوشته شده است. «باغ مادربزرگ» در واقع خاطرات مادربزرگ نویسنده است که باغش در جنگ تحمیلی، پناهگاه کسانی بود که خانه و کاشانه شان را در بمباران ها از دست داده بودند. «باغ مادربزرگ» روایت جدیدی است از نقش زنان در هشت سال دفاع مقدس؛ زنانی که جنگ بر زندگی آنها آوار شد، اما از پا ننشسته و خود پناهگاه دیگران شدند.
کتاب شامل عکس های قدیمی هم هست که مخاطبان را با فرهنگ منطقه کردنشین آشنا می کند.
یخ در بهشت
«یخ در بهشت» دستپخت بانوانِ توانمند نویسندهای است که به بهانه داستان، راوی دفاع مقدس و زنان آن شدهاند.
یخ در بهشت روایت مادرانی است که خودشان از قهرمانی دیگران قصهها گفتهاند و حال خودشان قهرمانانی شدهاند که از آنها قصهها باید گفت. خواهران، مادران و دخترانی که سالها پیش از جنگ با تربیت رزمندگان سهم سترگی در جبههها داشتند و در حین جنگ با جانفشانی و دلسوزی، و پشت خط جبهه با صبوری و مدارا، از جنگ حماسهای به وسعت روحشان ساختند.
دخیل عشق
مولف در «دخیل عشق»، داستانش را با سرگذشت جانبازی به نام رضا پیش می برد که پاها و یک دست خود را در جبهه از دست داده است. جانباز شدن رضا باعث اختلاف بین پدر و مادر او می شود. پدر آن ها را ترک می کند و بعد از گذشت ده سال از پایان جنگ رضا به دلیل فوت مادر به آسایشگاه منتقل می شود. داستان از یک آسایشگاه جانبازان جنگی آغاز می شود و خواننده وارد حال و هوای رزمندگان و عوالمی که آنها این روزها در آن سیر می کنند می شود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.