مسائل متعددی در جامعهشناسی امروز ایران موضوعیت بررسی و بازاندیشی دارند؛ موضوعاتی که به همان اندازه که تکراری به نظر میرسند به همان اندازه حلنشده باقیمانده و صرفاً در طول دهههای رشد جامعه به آنان اشاره شده است اما کمتر مورد تبیین و ارائه راهکار قرار گرفتهاند؛ موضوع زنان، چالشها و مشکلاتشان هم یکی از همین موضوعات است که بهرغم حرکت روبهجلوی اجتماعی از باب افزایش کمیت دانشآموختگان زن، افزایش کمیت شاغلان زن و روند رو به رشد تحقیقات، مقالات، کتابها و پایاننامههایی که بهویژه از سوی زنان دغدغهمند درباره و برای زنان نوشته شدهاند همچنان موضوع زنان یکی از معضلاتی است که در بسیاری حوزهها همچنان با مشکلات متعددی کجدار و مریز طی میشود.
این کتاب حاصل ۲۰ سال مطالعه و تحقیق یکی از استادان برجستهٔ ایرانی ناصر فکوهی است. فکوهی انسانشناس و استاد دانشگاه تهران در این کتاب چکیدهای جامع از قلمفرساییهای دو دهه اخیر خویش را پیش روی قرار داده است. کتابی که علاوه بر یادداشتها، گفتوگوها، نقدها و تحقیقات این استاد دانشگاه تهران، مصاحبهها و یادداشتهای چهرههای معاصر و برجستهای از جامعه دانشگاهی جهان چون: پیر بوردیو، فرانسواز هریته، برونیسلاو مالینوفسکی مارگارت دوراس و الیزابت بدنتر را در برمیگیرد.
در پیشگفتار این کتاب میخوانیم:
در میان موضوعهایی که در طول سالهای اخیر در حوزه آسیبشناسی اجتماعی جامعهٔ ایران درگیرشان بودهام، هیچ موضوعی بهاندازه جنسیت و زنان محوریت نداشته است. گذار ایران از جهان سنتی و کهن به جهان مدرن بهگونهای گذار از یک مردانگیِ درجازده در تاریخ به یک زنانگیِ همیشه پویا بوده یا شاید خواهد بود. به باور من، هراندازه در روندی که به آن نام «زنانه شدن جهان» دادهام، بتوانیم پیشتر برویم و موفقتر باشیم، بهعبارتدیگر هراندازه جامعه ما زودتر و گستردهتر و عمیقتر به این باور برسد که جهان آینده باید بر اساس معیارها و ارزشهای زنانه، نه در معنی جنسیتی بلکه در معنی زندگی و امر موجود سامان بیابد، زودتر و بهتر میتوانیم گذار خود را به مدرنیته که امری ناگزیر است انجام دهیم. جامعه ما بیش از صدسال است درگیر و بهتر است بگوییم گرفتار این گذار است. مشکل تقریباً همیشه آن بوده است که بهجای جستجو برای موانع این امر در حوزه فرهنگ، موانع را در حوزه سیاسی جستجو کردهایم و به همین دلیل نیز همواره پاسخهایی نادرست گرفته و به ناگزیر به کنشهایی نادرستتر دستزدهایم که ثمره آنها جامعهای است که بهشدت از آنومی رنج میبرد.
فکوهی در ادامه توضیح میدهدکه البته منظور از مدرنیته نه به معنای مفهوم بی معنای غربی شدن که به معنای رسیدن و ادراک و سازش و همزیستی مناسب با امروز و اکنون است؛ موضوعی که نه سختترین مشکل در روند سامان یافتی اجتماعی جوامع بوده و نه مردم ما بهویژه جمعیت جوان، تحصیلکرده و بافرهنگ نابرخودار از توان لازم برای گذار مناسب به آناند.
یکی از نکات قابلتوجه در مورد این کتاب علاوه بر مفصل بودن موضوعات و نگاه به مسائل از زوایای مختلف، تنوع مباحث و گستردگی آن است؛ چنانچه در این کتاب از نقد فیلم زنانه (نگاهی به فیلم فرشتهای روی شانهٔ راست من اثر آزاده بیزار گیتی) و اشاره به موارد کودکآزاری و خشونت جنسی علیه زنان در ایران تا چهرههایی چون مرلین مونرو بهعنوان تجسمی از رؤیای آمریکایی (که در حقیقت بیش از یک نمادسازی جنسی نیست) تحلیل و بررسی شده است.
این کتاب توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.