فمینیسم و دانشهای فمینیستی
میراث ماندگار ادب شیعی
شمس الشرف: مجموعه شعر آیینی
خارهای گل شده و گل های خار شده
اقلیت
«اقلیت» و «گریه های امپراتور» هرکدام مجموعه ای شامل 38 سروده از شاعر هستند. نکته ای که مخاطب در مواجهه با شعر فاضل نظری با آن مواجه می شود، سادگی و خوش خوانی شعرهای اوست. نظری در پی کشف های زبانی نیست، بلکه به این معنا و محتواست که جغرافیای زبان او را کشف می کند و به آن سر و شکل می دهد. به همین سبب شعر او بی نیاز از هر نوع بازی زبانی یا فرمی است. در واقع شاعر دغدغه زبان یا فرم ندارد.
انگشت اشاره فاضل نظری همواره به سمت نشانه هایی از زندگی می رود که اگر چه آشناست، اما برق و جلایشان را از دست داده اند. از این روست که شاعر گاهی تنها فقط غبار را کنار می زند یا برق می اندازد. نشانه را پیچیده یا پوشیده کردن یا نشانه های پیچیده و پوشیده آوردن نه دشوار است و نه مزیت و هنری برای صاحبش محسوب می شود، بلکه حتی در مواردی ضد هنر به حساب می آید. به قول فرگه «اگر هدف، فریب خود و دیگران باشد، هیچ ابزاری بهتر از نشانه های مبهم نیست.»
در واقع یکی از مواردی که ناخواسته مانع از پیچیدگی و پوشیدگی نشانه ها می شود ساده بودن شاعر و سادگی حرف و زبان او به رغم پیچیدگی های فکری و اندیشگی است. آن که حرفی برای گفتن دارد، فرافکنی نمی کند و زبان و بیانش را به نمادها و نشانه های سردرگم و مبهم گره نمی زند و مخاطب را سرگردان نمی کند.
موعودشناسی و پاسخ به شبهات
موضوع مهدویت از بحثهای ریشهدار اسلام بهویژه مذهب اثنیعشری است. این موضوع که نشاندهنده عظمت اسلام و جاودانگی احکام آن است، نهتنها در اسلام که در همه ادیان مطرح شده است؛ مسئله نجات و منجی از باورهای اساسی ادیان در طرح آرمانهای دینی بوده است. البته در ادیان غیرالهی و فِرق و مکاتب غیردینی نیز این مقوله تحت عنوان موعود، با معرفی منجی و نشاندادن ابعاد جامعه آرمانی موعود رخ نموده است.
در کتب مقدّس و مذهبی ادیان و نیز آثار قبل و بعد از اسلام بهوضوح بر اصالت منجی موعود شهادت دادهاند و اگر در طول تاریخ شبهاتی پیرامون آن مطرح شده، نشاندهنده رسوخ این مسئله در بین جوامع مختلف است. تمامی ادیان و مکاتب ابعاد و شاخصههای این مسئله را ترسیم نمودهاند؛ ولی در بیان و توضیح ابعاد مختلف موعود، بحث کامل صورت نگرفته است و هر یک از زاویه خاصّی به آن نگریستهاند؛ قدر مشترک تمام دیدگاهها، شهادت به ظهور نیکمردی است که جامعه پوسیده را به حیات طیبه میخواند و ابر ظلم و جهالت را کنار میزند تا خورشید علم، معرفت، عدل، احسان و در یک کلمه تمامی حقیقت آشکار شود و مردم در پرتو نور فروزان آن به تعادل و رشد و لقای پروردگار نائل آیند و زمین و زمان به تعادل و قوام دست یابد.