آنچه باید والدین، مربّیان، معلّمان و مسئولین بدانند
بسمه تعالی دریچه بچهی شما در آغوش شما، در مدرسهی شما، در کانون شما و جلوِ روی شماست و شما برای او فکرهایی، آیندهای و امیدواری هایی دارید. شما با این بچه خویشاوندید، شما معلّمش، پدرش، یا مربّیش هستید، ناگهان مشاهده میکنید دسترسی یک نفر که حداقل بیگانه است و بی علاقه به سرنوشت این بچه، از راه همین کالاهای فرهنگىِ متداول و رسانههای گوناگون خبری و فرهنگی، به این بچّه بیشتر از شماست! این، جای نگرانی است. این روزها، مسألهی تربیت کودک، نوجوان و جوان دغدغه خیلیها شده است. از پدر و مادرها گرفته تا مسؤلین دولتی و غیر دولتی، از ائمّه جماعات مساجد تا معلّمان مدارس، از مربّیان تربیتی مجموعههای فرهنگی تا هر کسی که قلبش برای آینده نوجوانان و جوانان این مرز و بوم میتپد. امّا دغدغه و مساله داشتن کافی نیست. عوامل مختلفی در تربیت انسانها مؤثّر است که خیلی اوقات یا نسبت به آنها بی توجّهی وجود دارد و یا از دیده پنهان میمانند. گاهی بچهای که در محیط مذهبی و خانوادهی مذهبی تربیت شده، غیرمذهبی میشود، خانوادههایی هستند که پدرها آدمهای با ایمانی بودند، اما بچههایشان آدمهای بیایمانی شدند. مدرسههایی وجود دارد که فضای مذهبی داشتند امّا فارغ التحصیلانش بعد از چند سال، ۱۸۰ درجه تغییر کردند، این نشانهی وجود یک عامل ناشناختهای است که از آن بیخبریم. برای درآمدن از سردرگمیها، اتلاف عمر و هزینهها، برای انجام وظیفهی پدر و مادری در تربیت فرزند، برای تحقّق تعلیم و تربیت صحیح در کلاس درس، برای تشکیل محفل جذّاب و مفید برای جوان و نوجوان در مسجد، همه و همه نیازمند آشنایی دقیق و عمیق با تربیت اسلامی است. و برای این منظور باید پای درس یک استاد بنشینیم. شخصی که اوّلاً اسلام شناس است و نقشهی کلّی اندیشه اسلامی را در دست دارد و می تواند جزئیات مسیرهای آن را با روشهای دقیق اجتهادی کشف کند. ثانیاً با توجّه به پیچیدگیهای شرایط امروز، ضمن شناختِ دغدغهها، احساسات و نیازهای جوان و نوجوان امروزی، جامعهشناس و غربشناس هم میباشد و میتواند جامعه را خوب تحلیل کند. ثالثاً موضوع شناس خوبی باشد و شناخت بهتر موضوعات تربیتی، نیازمند آشنایی و تجربه کافی در این زمینه است. ضمن اینکه اگر این دانشمند میخواهد برای کسانی که خودشان معلّم و مربّی هستند، استادی کند و حرفش نفوذ بیشتر ی در آنها داشته باشد، بهتر است خودش تجربهی معلّمی و اگر برای مسجدیها میخواهد نسخه بپیچد، تجربهی مسجدداری و اگر راهکار اجرایی برای کشور میدهد سابقهی کار اجرایی داشته باشد. این فقیه قرآنی که باید پای درسش زانو زد، آیا در زندگی شخصیاش و در تربیت فرزندانش موفّق بوده؟ چقدر از این حرفهایی که به ما درس میدهد، عمل کرده، آزموده و نتیجه گرفته است؟ جواب این سؤالات هرچند ربطی به صحیح و غلط بودن حرفهای استاد ندارد امّا … در هر حال، پیدا شدن استادی با این ویژگیها، برای خیلی از دانشمندان تعلیم و تربیت جهان اسلام، بیشتر شبیه خیالاتِ دست نایافتنی است. امّا خوشبختانه ما چنین استادی در کشورمان داریم. آیّت الله سیّد علی خامنهای، مجتهد اسلام شناسی است که سالها قبل از انقلاب، معلّم کلاسهای مختلف برای جوانان، دانشجویان و طلبهها در مشهد بود. معلّمی که بعد از قریب به ۵۰ سال هنوز بازنشسته نشده و کلاسش هر هفته برقرار است. معّلمی که محدود به کلاس درس نماند و در کِسوَت امام جماعت مسجد وارد میدان ارتباط نزدیک و مستقیم با مردم کوچه و بازار شد. از مسجد امام حسن مجتبی(ع) در محلّه ای خلوت در نزدیکی منزلشان شروع کرد و آنقدر در ارتباط گیری با جوانان و مردم موفق عمل نمود که اندکی بعد در مسجد با کمبود جا مواجه و مجبور شدند از عقبِ مسجد، مقداری به ساختمان آن بیافزایند. در کمتر از سه ماه، آوازه ی این مسجد در مشهد، خصوصاً در بین جوانها پیچید و او را به مزیّنترین، بهترین و بزرگترین مسجد محله در مشهد آن زمان، یعنی مسجد کرامت بردند. منزل ايشان قبل از انقلاب، پاتوق دانشگاهيها و طلبههاي جوان شده بود. گاهي در ايّام تابستان بيست سي نفر در خانهشان جمع میشدند. آنجا برای آنها به منزله ی یک حجره ی طلبگی که بساط چای هم در گوشهای دارد، شده بود. چاي درست ميكردند و از خودشان پذيرايي و از همه چیز بحث میکردند. او با جوانها زندگی میکرد، به دانشگاهشان میرفت، در کنار آنها راهپیمایی به راه میانداختند، با شاه مبارزه میکردند و به زندان میافتادند. بعد از انقلاب هم رویّه همین بود. همراه چمران به اهواز رفت. حالا دیگر نه بین یک سری دانشجو، بلکه بین یک سری جوان چریک نظامی قرار داشت و شبانهروزی در کنارشان فعالیّت میکرد و برخی شبها کلاشینکف را به دست میگرفت و همراهشان به عملیات میرفت. اکنون که در سنین ۷۰ سالگی به سر میبرد و خروارها مشغله و کار احاطهاش کرده، هنوز ارتباط با جوانان قطع نشده است. در طول سال، بارها به بهانههای مختلف با جوانان دیدار میکند و گاهی چندین ساعت، پای درد و دل آنها مینشیند. پیر و مرشدی که قرار است پای درسِ تعلیم و تربیت اش بنشینیم، بر خلاف برخی مسؤلین کشور، از تربیت فرزندانش غافل نبوده است و دوست و دشمن بر سلامت فرزندان و خانوادهاش صحّه میگذارند. در حقیقت پیش از دیگران، خود به توصیههای تربیتی عامل بوده و نتیجهی آنها در عمل برای دیگران نمایان گشته است. حرف در زمینهی سیرهی تربیتی، رفتاری و نتایج و برکات فراوانِ برخوردها و روشهای استاد زیاد است. امّا برای استفاده از کلاس درس این معلّمِ تعلیم و تربیت یک مشکل وجود دارد، و آن مشغله فراوان استاد است که مانع برگزاری کلاسی مستقل با این عنوان میشود. لذا به جمع آوری نظرات، توصیهها و ایدههایی که به صورت پراکنده در میان سخنان ایشان مطرح شده بسنده نموده و آن را غنیمت میشماریم. برای این کار جستجوهای گسترده در بیانات مقام معظّم رهبری شروع و فیشهای خوبی جمع آوری گردید، در میان راه معلوم شد که برخی بیانات راهگشا و کلیدی ایشان، در سایت موجود نیست و بعضاً به سالهای قبل از رهبری ایشان مربوط میگردد، لذا برای تکمیل کتاب سعی شد کتب مختلفی که بیانات معظّمله در آنجا بازتاب داده شده، مورد بررسی قرار گیرد. فیشهای بدست آمده، در فصل بندی مناسب گرد هم آمد، امّا از آنجایی که مطالب هرکدام از جایی برداشته شده بود، متن کتاب پیوستگی و انسجام مناسبی نداشت و ممکن بود این پراکندگی مخاطب را خسته نماید، لذا دوباره کتاب بازبینی شد و مطالب در یکدیگر تألیف گردید. یعنی با رعایت حفظ امانت، بیانات طوری در هم آمیخته گردید که مخاطب در هر بخش احساس نماید با یک سخنرانی به هم پیوسته مواجه است. البته هر جا متن منقطع شد پاورقی زده شده تا معلوم باشد از این قسمت به بعد مربوط به جای دیگری از بیانات معظّمله است. فصل اوّل و ششم کتاب پیرامون جایگاه تربیّت، معلّم و مربّی است که به خوبی نشاندهندهی دغدغهی مقام معظّم رهبری در این زمینه میباشد. در فصل دوّم و سوّم کتاب سعی شده ویژگیهای کودک، جوان و نوجوان از بیانات ایشان استخراج شود. فصل چهارم با عنوانِ «به کجا میخواهیم برسیم» به ویژگیهایی که متربّی باید به آن دست یابد پرداخته است. البته ایشان در جاهای متعددی به این ویژگیها اشاره کردهاند و عناوین این ویژگیها بسیار زیاد است، لذا عناوین کلیدی آورده شده، مثلاً در یک سخنرانی ایشان اشاره میکنند «من اینجا یادداشت کردم» که نشان میدهد از قبل راجع به این ویژگیها تأمّل داشتهاند و برایشان مهمتر بوده است یا در ادامه اشاره میشود به «مفاهیم جریان ساز و عمل ساز» که به نظر میآید عنوانی کلیدی در این بحث باشد. در فصل پنجم، هفتم و نهم توصیههای تربیتی به والدین، مربّیان و معلّمان ذکر شده است. همچنین از آنجایی که در تمدّن اسلامی، مسجد نقشی مهم در تربیت انسانها بازی میکند فصل هشتم به آن اختصاص یافته است. فصل دهم هم مربوط به محتواهای آموزشی مانند کتابها میباشد که به نحوی خوراک فکری متربّی را تأمین میکند. در هر حال متنی متقن از بیانات معظّمله در زمینه مسائل تربیتی فراهم آمده که امید است برای پدر و مادرها، مربّیان و معلّمان، ائمّه جماعات و دستاندرکاران مسجد، مسؤلین و مدیران و هرکسی که دغدغهی تربیت دارد مفید باشد. و البته باب این پژوهش هنوز باز است و امیدواریم ما را در تکمیل آن یاری نمایید. والعاقبة للمتّقین عید غدیر سال ۱۴۳۹ قمری مصادف با سالروز شهادت شهید باهنر
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.