بیان تاریخ شفاهی انتخابات ریاست جمهوری سال 1388
غبار در خرداد از اواسط 13۸۸ و در هیاهوی بحران انتخابات آغاز شده است و به گفتوگو با بازیگران اصلی همچون فائزه هاشمی، عطریانفر، ابطحی، حداد عادل، محمد سلیمانی، روحالامین، کواکبیان، حمید رسایی، حسن بیادی، پرویز سروری، علیاصغر زارعی، علاالدین بروجردی و حسین طلا پرداخته است. نویسندۀ این اثر تلاش کرده با نگاهی شفاف و مستند فضای تاریک سیاسی و غبار آلود روزهای پس از انتخابات سال 88 را تا حدودی موشکافی کند.
ازجمله آثار این نویسنده میتوان به آخرین نخستوزیر،کابوس در بیداری، خون دل اشاره کرد.
در مرداد۱۳۸۸ خبری دربارۀ کشته شدن سه تن از دستگیرشدگان حواد ۱۸تیر در یکی از بازداشتگاهها، در اینترنت و محافل سیاسی منتشر شد. ابتدا تصور میشد این خبر هم مانند هزاران شایعه که تا آن روز تولید و منتشر شده بود، دروغ از آب درمیآید و فراموش میشود. اما مستندات عکس و هویت کشتهشدگان و خانوادههایشان صحت خبر را تأیید میکد. از قرار معلوم یکی از بازداشتشدگان اعزام شده به بازداشتگاه کهریزک، شرایط وحشتناک آنجا را به اطلاع مسئولان بیت رهبری رسانده بود و ایشان هم بلافاصله دستور تعطیل کردن آنجا را صادر کرده بودند. شما آنجا بودید، فیلمهایش هست، همه میدانند که بودید. نه، من میگویم آنجا رفتم ساندویچ و روسری بخرم، این چیزها را قبول نکردم! البته من نگفتم رفته بودم ساندویچ بخورم، این را بابا گفت. داستانش چیز دیگری بود. حالا نمیدانم بابا به عمد یا اشتباه آن قضیه را گفت. میخواهید همان داستان ساندویچ خوردن را بگویم؟» خانم هاشمی! فیلمهای شما در تظاهرات همهجا هست!» خب باشه، من همه را تکذیب کردم. همهجا میگویم چنین چیزی نیست.» جلو کسانی تکذیب کردید که همه میدانند بودید. خب میدانند، ولی بههرحال من چیزی را نپذیرفتم. این چیزها بعدا میشود سند، بعد میگویند ببین خودت گفتی، بیا برو زندان، چون تظاهرات جرم است.»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.