“سید «علیرضا مصطفوی» در تابستان 1357، متولد شد. او هرگز شهدا را ندیده بود، اما بهتر از هرکس دیگری آنها را می شناخت. او به اطرافیانش ثابت کرده بود که می توان با شهدا بود، حتی اگر آنها را ندیده باشیم. علیرضا مصطفوی با پیروی از هدف شهدا این راه را پیدا کرده بود. وی دست نوشته ها و متن های بسیاری تا آخرین روزهای زندگی اش به شهدا و معصومین تقدیم کرده بود. مجموعه حاضر دربرگیرنده بخش هایی از زندگی نامه و خاطراتی از اطرافیان علیرضا مصطفوی درباره او است. در پایان نیز دلنوشته ها، اشعار، آخرین دست نوشته ها و وصیت نامه وی ارائه شده است.”
مشاهده سبد خرید “چشم روشنی (سید جواد کمال از زبان همسر)” به سبد خرید شما اضافه شد.
مشاهده سبد خرید “چشم روشنی (سید جواد کمال از زبان همسر)” به سبد خرید شما اضافه شد.
ناموجود
همسفر شهدا: زندگینامه و خاطرات سید علیرضا مصطفوی
25,000 تومان
وزن | 229 گرم |
---|
ناموجود
قابل توجه مشتریان گرامی:
احتراما به استحضار می رساند هرگونه مغایرت و مشکل در سفارشات ارسالی تا ۷۲ ساعت از زمان تحویل مرسوله قابل پیگیری و پاسخگویی می باشد.
دسته: دفاع مقدس, محصولات دیگر ناشران و فروشندگان
برچسب: خاطرات, زن و خانواده, زندگینامه, شهادت, شهداء شهید, مصطفوی, نشر هاجر
توضیحات
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
محصولات مرتبط
راض بابا (خاطرات شهیده راضیه کشاورز)
باغ مادربزرگ: خاطرات بانوی کرد خان زاد مرادی محمدی
این اثر دربردارنده خاطرات خان زاد مرادی محمدی، از زنان کرد فعال در هشت سال دفاع مقدس است که با روایتی داستانی و نثری خواندنی نوشته شده است. «باغ مادربزرگ» در واقع خاطرات مادربزرگ نویسنده است که باغش در جنگ تحمیلی، پناهگاه کسانی بود که خانه و کاشانه شان را در بمباران ها از دست داده بودند. «باغ مادربزرگ» روایت جدیدی است از نقش زنان در هشت سال دفاع مقدس؛ زنانی که جنگ بر زندگی آنها آوار شد، اما از پا ننشسته و خود پناهگاه دیگران شدند.
کتاب شامل عکس های قدیمی هم هست که مخاطبان را با فرهنگ منطقه کردنشین آشنا می کند.
دخیل عشق
مولف در «دخیل عشق»، داستانش را با سرگذشت جانبازی به نام رضا پیش می برد که پاها و یک دست خود را در جبهه از دست داده است. جانباز شدن رضا باعث اختلاف بین پدر و مادر او می شود. پدر آن ها را ترک می کند و بعد از گذشت ده سال از پایان جنگ رضا به دلیل فوت مادر به آسایشگاه منتقل می شود. داستان از یک آسایشگاه جانبازان جنگی آغاز می شود و خواننده وارد حال و هوای رزمندگان و عوالمی که آنها این روزها در آن سیر می کنند می شود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.