فلش کارت « کوله پشتی » مخزنی است از خاطرات ناب سرداران شهید، که می خواهد به یادمان بیاورد هر از گاهی باید ایمان مان را محک بزنیم که مبادا راه را اشتباه رفته باشیم. خاطراتی که سیره عملی شهدای والامقام را برایمان ترسیم می کند.
-10%ناموجود
فلش کارت کوله پشتی
10,000 تومان قیمت اصلی 10,000 تومان بود.9,000 تومانقیمت فعلی 9,000 تومان است.
وزن | 155 گرم |
---|---|
تعداد صفحات |
25 |
ناشر |
موسسه روایت سیره شهدا |
قطع |
جیبی |
نوع جلد |
جلد نرم |
ناموجود
قابل توجه مشتریان گرامی:
احتراما به استحضار می رساند هرگونه مغایرت و مشکل در سفارشات ارسالی تا ۷۲ ساعت از زمان تحویل مرسوله قابل پیگیری و پاسخگویی می باشد.
توضیحات
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
محصولات مرتبط
جشن حنابندان
کتاب «جشن حنابندان» شامل ۲ گزارش از دو عملیات در مناطق جنوب و غرب کشور است که محمدحسین قدمی این گزارش ها را از میان خاطرات رزمندگان «لشگر ۲۷ محمد رسول الله» گردآوری کرده است.
گزارش اول کتاب در طول عملیات کربلای ۵ نوشته شده و گزارش دوم آن که مربوط به عملیات بیت المقدس 4 و در مناطق غربی کشور و بخشی از خاک عراق است، به سفارش شهیدسیدمرتضی آوینی و برای مجموعه «روایت فتح» نوشته شده است.
کتاب در گزارش اول که مربوط به وقایع ۱۰ آذر ۱۳۶۵ تا ۹ بهمن ۱۳۶۵ است سعی می کند مراحل ثبت نام و اعزام به جبهه، آماده شدن و آموزش دیدن در پادگان، نحوه آشنایی نویسنده با همرزمانش، توضیحاتش از شب ها و روزهای اردوگاه، نامه های بچه های دبستان به رزمندگان، شوق شان برای رفتن به مناطق عملیاتی و لحظه شماری برای اعزام به خط مقدم و روحیات و فضایل اخلاقی رزمندگان را گزارش کند.
در بخش دوم کتاب که مربوط به وقایع اول آذر ۱۳۶۶ تا ۱۳ فروردین ۱۳۶۷ است، نویسنده موضوعاتی همچون عملیات والفجر 5 و اوضاع و احوال شهر حلبچه، فرماندهان و مناطق عملیاتی، آسیب دیدن چشم هایش، شهادت رزمندگان و وصیت نامه هایشان و خداحافظی اش از جبهه را شرح داده است.
پایی که جا ماند: یادداشت های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق
عراقی ها او را به عنوان پیک شهید سردار علی هاشمی معرفی کرده بودند و این یعنی آغاز شکنجه های دردآور برای به دست آوردن اطلاعات؛ آن هم روی نوجوان ۱۶ ساله ای که یک پایش هم قطع شده بود. بعد او یک ماه در بیمارستان بستری کردند تا حالش بهتر شود و سپس به پادگان صلاح الدین بردند، محلی که در آن حدود ۲۲ هزار اسیر مفقود الاثر ایرانی که نام شان در فهرست صلیب سرخ ثبت نشده بود، به صورت مخفیانه نگهداری می شدند.
از اهواز تا لولان
متولد 1344 در محله تیموری تهران، با قدی رشید و چشمانی سبز که تقلاهایش در اول سال تحصیلی 62 نتیجه داد و با قطار اعزام نیرو از ستاد پشتیبانی جنگ و آموزش و پرورش خود را به اهواز رساند و وارد گردان تخریب شد. از آن گروه اعزامی خیلی ها به گردان های دیگر رفتند یا اصلا جبهه را ترک کردند اما مصطفی ماندُ رشد کرد و یکی از ارکان گردان شد...
بابانظر: خاطرات شفاهی شهید محمدحسن نظرنژاد
شاید درخشان ترین وجه انقلاب اسلامی ایران سویه انسان ساز و حاکمیت بخش آن به ارزش ها و هنجارهای الهی و شیعی باشد از این رو دفاع مقدس به منزله آیینه تمام نمایی از نهضت اسلامی است که توانست آرمان های مندرج در ذات انقلاب اسلامی سال 57 را در عمل محقق کرده و در معرض نگاه همگان قرار دهد. بی سبب نیست که تاریخ نگاران عصر جدید بر مطالعه و تحلیل همزمان انقلاب و جنگ تاکید ورزیده و به صراحت عنوان می کنند که پدیده دفاع مقدس را باید ثمرهای عالی از شجره طیبه انقلاب دانست و بررسی کرد. کتاب کم نظیر «بابا نظر» که شرح خاطرات شفاهی شهید محمدحسن نظرنژاد در مصاحبه با حسین بیضایی است سندی روشن و قاطع بر این مدعاست که دریچه تازهای به برخی زوایای ناشناخته انقلاب و دفاع مقدس گشوده است. مولف در این اثر با گزارشی و زبانی خواندنی از زندگی و مبارزات مردی پرده بر می دارد که تعبیر مجسمی از جوانمردی و ایثار بود. این جانباز 95 درصد که با حضوری طولانی و مستمر در جبهه های جنگ، در سال 75 به شهادت رسید، ربط و پیوند عمیق دو رویداد عظیم تاریخ معاصر کشور، یعنی انقلاب اسلامی و جنگ را در عرصه عمل و میدان زندگی و مبارزات خویش تحقق بخشید و نام تابناک خودش را در صحیفه ایام به عنوان یکی از اسطورهای جاودان تاریخ معاصر ثبت کرد. این کتاب تنها درصدد نقل اندیشه های مجرد و بیان صرف خاطرات نیست بلکه آنها را به حقایق قابل لمس و زندهای تبدیل میکند که از دایره تکرار و کلیشه عدول کرده و مخاطب را به سرزمینهای تازهای از احساس و ادراک میبرد که در نتیجه آن خواننده «بابانظر» را در درون خودش جستجو میکند و به دنبال نسبت درونی خودش با او میگردد.
اردوگاه اطفال
«اردوگاه اطفال» روایت دیگری از رنج ها و دردهای اسرای هشت سال دفاع مقدس در زندان ها و اردوگاه های عراق است؛ اما بسیار دردناک تر از روایاتی که تا به حال شنیده اید.
یوسف زاده در این کتاب به سراغ اسرای زیر بیست سال رفته است. اسرایی که در فاصله سال های ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ در اردوگاه های رمادی یک و دو معروف به «اردوگاه اطفال» بوده اند.
او در نگارش این کتاب علاوه بر مشاهدات شخصی، ساعت ها با آزادگان این اردوگاه ها مصاحبه کرده است. هرچند خودش اعتراف می کند که هنوز ناگفته های زیادی از آن اردوگاه ها مانده است که نتوانسته روایت کند: «با این کتاب، تا کنون سه سال از هشت سال اسارت من و همراهانم روایت شده است. می ماند پنج سال آخر که در اردوگاه موصل دو گذشته و در یک کتاب جداگانه، اگر خدا بخواهد و عمری باقی باشد شرحش را خواهم نوشت.»
این کتاب دقیقا در نقطه ای آغاز می شود که کتاب «آن بیست و سه نفر» به پایان رسید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.