رنگین کمان آیه ها(1) : کودک و ارزش دانش
چهار پر
با دلم می خوانم
مجموعه داستانک آستین های خالی
ایستاده در کمند
مجموعه رمان خانه عنکبوت 4: شکار شکارچی – جلد اول
سربدار: زندگینامه داستانی شهید محمد فرومندی
جستجوگران نور: روایتی از تازه مسلمانان آمریکای لاتین
ره ش
ستون 1453
باغ خرمالو
«باغ خرمالو»، را هادی حکیمیان به رشته تحریر درآورده است. او متولد ۱۳۵۷ در استان یزد، نخستین کتاب خود را با عنوان «گل انارها را باد می برد» در سال ۱۳۸۴ منتشر کرده است. مهم ترین کار او تا به امروز رمان «برج قحطی» است که شایسته تقدیر در شانزدهمین دوره جایزه شهید حبیب غنی پور و نیز نامزد جایزه ادبی جلال شد. از این نویسنده در مجلات «عصر پنجشنبه»، «کلک»، «گلستانه» و «آزما» داستانهایی به چاپ رسیده است.
پریدخت
«پری دخت» با زیرعنوان «مراسلات پاریس طهران» شامل نامه هایی است که به زبان و نثر قاجار نوشته شده اند و داستان های عاشقانه ای دارند. در این کتاب نامه هایی بین شخصی به نام سیدمحمود که در فرانسه درس طبابت می خواند و پریدخت که در تهران است رد و بدل می شود. در میان ۴۰ نامه خرده قصه هایی روایت می شود که قطعاً برای خوانندگان جالب خواهد بود.
بزم باران: خاطرات سردار شهید حبیب لکزایی
این کتاب در وصف مردی است که:
۲۱۶۰ روز مرخصی طلب داشت؛ بیش از ۶۰ مهمان ناخوانده در بدن داشت به اسم ترکش، از نوع ریز و درشتش؛ زخم عمیقی در پهلو داشت، که یادگار ترکشی بود به بزرگی یک کف دست؛ ۷۷ درصد سلامتی اش را به خاطر دین و با خدای دین معامله کرده بود؛ و با این همه، حقوقش اما با عالم نجوم و ستارگان فاصله بسیار داشت، و خانه و زندگی اش از جنس خانه و زندگی عموم مردم بود ... .
حاج حبیب لکزایی به واسطه سلامتی روحش، با آن ۲۳ درصد باقی مانده از سلامتی جسمش، در طول بیست و پنج سال و در مسیر انسانیت خدماتی کرد که خیلی ها با صد در صد سلامتیشان، و در صد سال نمی توانند.
حیات طیب
کتاب حیات طیب پیرامون شخصیت و سیره اعتقادی ، انقلابی و سیاسی شهید طیب حاج رضایی است که توسط سرکار خانم مهناز واحدی با همت معاونت پژوهشی فرهنگی موسسه روایت سیره شهدا جمع آوری و نگارش شده است .
شهید طیب حاج رضایی که از سوی امام (ره) به لقب حر انقلاب معروف گشت ، انسانی جوانمرد با منش لوطی و مشتی گری بود، کارش بارفروشی بود؛ ولی بارش روی دوش کسی نبود. از صفات اخلاقی وی مردمدار بودن، جوانمرد و با محبت بودن، و اعتقادات مذهبی بسیار قوی بود. برای امام حسین(ع) و پرچم دار نهضت وی یک حرمت و قداست خاص قائل بود.
در قسمتی از این کتاب نوشته شده است : « مرحوم حاج رضا حداد عادل در این رابطه می گوید: دسته طیّب، شب عاشورا ـ دوازده خرداد ـ طبق معمول همه ساله از تکیه بیرون آمد و طیّب در جلوی علامت تکیه در حرکت بود و سینه زن ها پشت سرش آرام آرام حرکت می کردند. آن شب بر خلاف سال های قبل، عکس های حضرت امام به سینه علامت نصب شده بود... .»
کوچه اقاقیا
«کوچه اقاقیا» رمانی اجتماعی و خانوادگی است و به زندگی زنانی از طبقات مختلف جامعه می پردازد. این رمان سعی می کند از مشکلات و تیره روزی های زندگی این زنان بگوید. شخصیت اصلی برخی رمان های شاخص راضیه تجار همچون «آرام شب بخیر، محبوبه صبح، زن شیشه ای و بانوی رنگین کمان»، زنان هستند. به همین دلیل پرداختن به زنان و مشکلات آنان یکی از موضوعات اصلی رمان های وی است.
داستان کتاب، از هنگامی آغاز می شود که میرزا ابوتراب با ماه منظر دختر جوانی ازدواج می کند در حالی که دخترش دلنواز از این وصلت راضی نیست چرا که مادرش در هنگام به دنیا آمدن او دچار جنون شده و مدتی است که در زیرزمین خانه به زنجیر کشیده شده است. با آمدن زن جوان خانم جان مادر میرزا دستور می دهد که مادر و دختر را به خانه دایی دلنواز ببرند. آن دو قصد فرار از آنجا را داشتند ولی نقشه فرارشان نافرجام می ماند و پس از آنکه دخترک به خانه بازگردانده می شود با رفتار نامناسب ماه منظر روبه رو می شود. پس از گذشت حوادثی بین ماه منظر و دلنواز و تشدید اختلاف، پدر و مادر «خانم کوچک» (مادر دلنواز) او را به بیمارستان روانیها منتقل می کنند زیرا میرزا در صورتی حاضر به نگهداری با او بود که او شفا یابد. در طی بستری شدن خانم کوچک در بیمارستان حوادثی رخ می دهد که منجر به بهبود وی گردیده و شفا می یابد. با بازگشت همسر سابق میرزا، اختلافهای گذشته تمام شده و دو هوو در کنار یکدیگر به خوشی زندگی می کنند و میرزا و دلنواز خدا را شکر می کنند.
اصیل آباد
«اصیل آباد» نوشته محمدرضا سرشار است که نخستین بار در سال ۸۶ از سوی انتشارات سوره مهر برای دوره های راهنمایی تحصیلی و دبیرستان منتشر شد. سرشار در این کتاب روایتگر داستان روستایی به همین نام است؛ روستایی که کنار یک رودخانه بزرگ و پرآب، درون یک دشت حاصلخیز و خوش آب و هوا قرار دارد و بین روستاهای اطراف از هر نظر نمونه است، مردهایش در فصل کشت زمین ها را شخم می زنند، کودکانش خوشحال و با نشاطند. همه چیز عالی است؛ اجاق ها و تنورها همیشه روشن؛ صحرا پر از علف، گله سیر، همه شاد، همه از زندگی خود راضی هستند، زیرا برکت و نعمت در روستا فراوان است. در روستا فقط دو نفر از مردها سواد دارند، آخوند ده و علی آقا که هم معلم و هم مدیر مدرسه است و با تجربه هایی که در شهر به دست آورده و با همفکری و موافقت ملا برای پیشرفت ده نقشه های بسیاری کشیده است.
یخ در بهشت
«یخ در بهشت» دستپخت بانوانِ توانمند نویسندهای است که به بهانه داستان، راوی دفاع مقدس و زنان آن شدهاند.
یخ در بهشت روایت مادرانی است که خودشان از قهرمانی دیگران قصهها گفتهاند و حال خودشان قهرمانانی شدهاند که از آنها قصهها باید گفت. خواهران، مادران و دخترانی که سالها پیش از جنگ با تربیت رزمندگان سهم سترگی در جبههها داشتند و در حین جنگ با جانفشانی و دلسوزی، و پشت خط جبهه با صبوری و مدارا، از جنگ حماسهای به وسعت روحشان ساختند.
بچههای فرات
«لیلا قربانی» در داستان بلند «بچههای فرات» ماجرای نوجوانانی را روایت میکند که آوازهی امام حسین (ع) و عزیمت او به کوفه به گوششان خورده و میکوشند در زمره یاران او باشند. آنها شنیدهاند که دعوتکنندگان امام (ع) حالا پشت او را خالی کردهاند. داستان از تردید بزرگترها میگوید و از ترسها و طمعهایشان، از عزم نوجوانان پاکسرشت میگوید و از شجاعت و همدلیشان. با خواندن این داستان بلند بهتر میتوانید بفهمید چه شد که ترس و تردیدها بر همراهمی با سیدالشهدا اثر گذاشت و چگونه شعور چند نوجوان باعث میل آنها برای حضور در کربلا شد.