پنجره های در به در
"پنجره های در به در"، داستانی است عاشقانه و پرهیجان درباره دختر دانشمندی به نام آرسینه. او بی خبر از همه جا، دارد به یک اندیشمند صهیونیست کمک می کند تا پروژه جهانی سازی اندیشه های خطرناک صهیونیسم را پی بگیرد. اما در همین حال و هوا، سروکله روزنامه نگاری به نام بنیامین پیدا می شود که مسیر زندگی آرسینه را تغییر می دهد؛ این تغییر خطرهایی برای او به وجود می آورد تا آن جا که …
این رمان، با تحلیل اندیشه ها و آرمان های صهیونیسم، به وجه مشترک ادیان الهی می رسد که هر یک از پنجره اعتقاد خویش، موعود جهان را می طلبند. اما صهیونیسم، با انحراف از فرمان الهی، در پی ساخت موعود دست ساز خویش است …
پنجره های در به در
بفرمایید بهشت
گاهی خانه ریختوپاش بود؛ علی گوشهای داشت دستهگلی به آب میداد؛ سنا و ملیکا داشتند سر معقولات و محسوسات دعوای تاریخی میکردند و محمد از سروکولم بالا میرفت و من با لبخندی گوشۀ لبم توی هپروت بودم و قلمم تندتند میدوید روی کاغذ.
کمکم دیدم دیگر خودم را در یک چاردیواری تنگ و تاریک احساس نمیکنم. احساس میکنم خانهام بهشت کوچکی است که تا حالا نمیشناختمش؛ بهشتی با فرشتههای ریز و درشت.
خواهش میکنم شما هم بفرمایید بهشت…
رعنا
از کدام سو
"از کدام سو" در مورد پسری ۱۸ ساله به اسم جواد است که مهمترین هدفش خوشگذرانی و لذت بردن از زندگی و دنیاست.
ولی مرگ ناگهانی بهترین دوستش فرید و دیدن صحنه های کفن و دفن او معادلات ذهنش را به هم ریخته و تمام رویاهایش را نابود می کند.
این وحشت و حیرانی او را وادار به تفکر در هدفش از زندگی می کند. در این میان تنها یک نفر حال او را درک کرده و با تمام کج خلقی هایش کنارش می ماند، به او در یافتن مسیر حرکت کمک کرده و دستش را می گیرد.
گره خوردهام به نام تو
قصه برگی از درخت
ویروس تاجدار
اعتیاد به نت؛ رهایی از دام اعتیاد به اینترنت و بازیهای نرمافزاری
ارتداد
آن مرد با باران می آید
مستوری
تولد در لس آنجلس
آبنبات دارچینی121
اگر کتاب شیرین و طنزآمیز «آبنبات هلدار» و جلد بعدی آن یعنی «آبنبات پسته ای» را خوانده اید، حالا وقتش رسیده که شیرینی طعم «آبنبات دارچینی» را هم بچشید! کتاب «آبنبات دارچینی» جلد سوم کتاب «آبنبات هلدار» محسوب می شود. ماجراهای کتاب آبنبات دارچینی بین سال های ۷۲ تا ۷۴ می گذرد و در این کتاب، محسن درگیر ماجراهای پیش بینی نشده ای می شود که ناخواسته بر روی زندگی خود و اطرافیانش تاثیر می گذارد و همین امر موقعیت های طنزآمیزی ایجاد می کند. فقط همین را بگوییم یکی از شخصیت های محوری این کتاب، پدر دریا است!
محمدجواد و شمشیر ایلیا
این کتاب روایتی است فانتزی از یک ماجراجویی دینی. محمدجواد که در پی یافتن ردی از فضاییها وارد زیرزمین خانهشان میشود، در کنج زیرزمین و در میان کارتنهای کتاب، با پرندهای آشنا میشود که او را بهسوی ماجراهای پیچیده و زیادی میبرد.
ویژگی اصلی رمان «محمدجواد و شمشیر ایلیا» رویکرد او به قرآن است. رویکردی که تازگی و بکر بودن، شاخصه اصلی آن است. محمدجواد به باغ قرآن میرود و در آنجا با شخصیتهای زیادی آشنا میشود؛ شخصیتهایی که هر کدام قسمتی از خمیر وجودی محمدجواد را تغییر میدهند.
مأموریت در قصر
مأموریت در قصر، روایت دوره پایانی زندگی علی بن یقطین است، زمانهای که او در دستگاه حکومتیِ بنی عباس نفوذ دارد و سعی می کند در عین پردهپوشی و تقیه، ارتباط بین خودش و امام و شیعیان را حفظ کند و بتواند نسبت به انجام وظایف خود در راستای حمایت از شیعیان و شبکه وکالت اقدام کند.
داستانی درباره عشق و اعتماد به امام کاظم (علیه السلام) و عنایت امام به دوستانش و دستگیری در سختیها
داستانهایی از امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه)
درتمام نظام های تربیتی و آموزشی، از گذشته دور تا امروز، استفاده از زبان قصه و داستان برای ترویج و تفهیم مواد آموزشی امری رایج بوده است. در متون اصیل دینی نظیر قرآن کریم و سایر کتاب های آسمانی نیز بسیاری از معارف بلند به صورت داستان و قصه القاء شده است. اثر حاضر هم در همین راستا گرد آمده است؛ مؤلف محترم با هدف ترویج فرهنگ مهدویت و نشر معارف امام زمان(علیه السلام) اقدام به جمع آوری و ترجمه یکصد و سی و نه داستان از کتاب گران سنگ بحار الانوار جلدهای ۵۱ و ۵۲ و ۵۳ آن کتاب ـ که به آن حضرت اختصاص دارد ـ نموده است. این کتاب مختصری از اثر فوق می باشد که ده داستان در آن ذکر شده است.
عناوین اصلی عبارتند از:
میلاد موعود؛ وصال دوست؛ چرا او قائم آل محمّد(علیهم السلام) نامیده شد؟!؛ مهدی چه کسی است؟!؛ یازده مهدی؛ رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در بقیع؛ فاطمه جان گریه نکن!؛ قیام مرد مَدَنی؛ ملاقات خضر(علیه السلام) و دجّال؛ همین حسین(علیه السلام).
دخیل عشق
مولف در «دخیل عشق»، داستانش را با سرگذشت جانبازی به نام رضا پیش می برد که پاها و یک دست خود را در جبهه از دست داده است. جانباز شدن رضا باعث اختلاف بین پدر و مادر او می شود. پدر آن ها را ترک می کند و بعد از گذشت ده سال از پایان جنگ رضا به دلیل فوت مادر به آسایشگاه منتقل می شود. داستان از یک آسایشگاه جانبازان جنگی آغاز می شود و خواننده وارد حال و هوای رزمندگان و عوالمی که آنها این روزها در آن سیر می کنند می شود.