حضرت حجت
حضرت حجت
نجم ثاقب در احوال امام غایب عجل الله تعالی فرجه الشریف (دوره دو جلدی)
«نجم الثاقب در احوال امام غایب علیه السلام» از تألیفات گرانبهای خاتم المحدثین میرزا حسین نوری(ره) می باشدکه به سفارش میرزای بزرگ شیرازی (صادر کننده تحریم تنباکو) به نگارش درآمده است.
این کتاب به شرح حال و زندگی نامه امام مهدی(عج) پرداخته است. برای اینکه بتواند حق مطلب را ادا کرده باشد کتاب را در دوازده باب به نگارش درآورده است.
جلد اول کتاب شامل شش باب با عناوین: ولادت و شمّه ای از حالات آن جناب، اسامی و القاب و کنیه های حضرت، اوصاف شمایل و بعضی از خصایص حضرت، ذکر اختلاف مسلمین در وجود مبارک و اقوال اهل سنت در مهدی موعود(عج)، نصوص امامیه از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) بر امامت و اثبات امامت آن حضرت از روی معجزات می باشد که به شرح و تفصیل مطالب فوق پرداخته است.
جلد دوم کتاب نیز شامل شش باب با عناوین: ذکر حکایت کسانی که در غیبت کبری به خلافت امام علیه السلام رسیده اند، جمع بین حکایات و قصص گذشته و بین آن چه رسیده، توسل به ائمه علیهم السلام جهت حوایج دنیا و آخرت و اوصاف اوتاد و ابدال و نجبا و صلحا و قطب علیه السلام، ذکر شمّه ای از تکالیف عُبّاد بالنسبه به امام عصر(عج) می باشد که به شرح و تفصیل مطالب فوق پرداخته است.
پیشگویی های آخر الزمان از دیدگاه ادیان ابراهیمی(۴جلدی)
موعودشناسی و پاسخ به شبهات
موضوع مهدویت از بحثهای ریشهدار اسلام بهویژه مذهب اثنیعشری است. این موضوع که نشاندهنده عظمت اسلام و جاودانگی احکام آن است، نهتنها در اسلام که در همه ادیان مطرح شده است؛ مسئله نجات و منجی از باورهای اساسی ادیان در طرح آرمانهای دینی بوده است. البته در ادیان غیرالهی و فِرق و مکاتب غیردینی نیز این مقوله تحت عنوان موعود، با معرفی منجی و نشاندادن ابعاد جامعه آرمانی موعود رخ نموده است.
در کتب مقدّس و مذهبی ادیان و نیز آثار قبل و بعد از اسلام بهوضوح بر اصالت منجی موعود شهادت دادهاند و اگر در طول تاریخ شبهاتی پیرامون آن مطرح شده، نشاندهنده رسوخ این مسئله در بین جوامع مختلف است. تمامی ادیان و مکاتب ابعاد و شاخصههای این مسئله را ترسیم نمودهاند؛ ولی در بیان و توضیح ابعاد مختلف موعود، بحث کامل صورت نگرفته است و هر یک از زاویه خاصّی به آن نگریستهاند؛ قدر مشترک تمام دیدگاهها، شهادت به ظهور نیکمردی است که جامعه پوسیده را به حیات طیبه میخواند و ابر ظلم و جهالت را کنار میزند تا خورشید علم، معرفت، عدل، احسان و در یک کلمه تمامی حقیقت آشکار شود و مردم در پرتو نور فروزان آن به تعادل و رشد و لقای پروردگار نائل آیند و زمین و زمان به تعادل و قوام دست یابد.