مصاحبه با مولف کتاب روش شناسي اهل بيت عليهم السلام درتفسير قرآن

فهیمه فیضی دانش آموخته ی سطح سه حوزه علمیه خواهران، مدرس و مدیر مرکز تخصصی فلسفه و کلام جامعه الزهراء «سلام الله علیها» هستم و هم اکنون در حال تدوین رساله دکتری در رشته مذاهب اسلامی، گرایش کلام میباشم.
از سال 1380 تا کنون در گرایشهای ادبیات عرب، علم فقه، کلام اسلامی و آموزش شیوه مقاله نویسی مشغول تدریس هستم. در معاونت پژوهش جامعه الزهراء «سلام الله علیها» فعالیتهایی از قبیل راهنمایی، ارزیابی بیش از 50 پایان نامه سطح دو داشته و همچنین سابقه 5 سال تحقیق در رشته تفسیر و قرآن کریم دارم.
من معتقدم که طلاب حوزههای علمیه باید در سطوح مختلف، افزون بر آموزش به پژوهش بپردازند؛ زیرا هر فعالیت علمی و فرهنگی به ویژه تدریس و تبلیغ نیازمند پشتوانه پژوهشی است. به همین دلیل من به عنوان یک طلبه با اشتیاق به عرصه پژوهش وارد شده و در این مسیر گام برداشتم.
پایاننامه سطح سه بنده در قالب کتاب توسط نشر هاجر به چاپ رسید. اگرچه رشته تحصیلی من در مقطع سطح سه و چهار حوزه علمیه فقه و اصول بود، ولی علاقه به مباحث تفسیری و علوم قرآنی مرا بر آن داشت که موضوع پایان نامهام را در این راستا انتخاب کنم. پس از دفاع از پایان نامه، برخی از قرآن پژوهان به دلیل محتوای کاربردی آن، درخواست چاپ کردند و من با متناسب سازی پایان نامه با فرم کتاب، آن را برای چاپ به نشر هاجر سپردم.
یکی از چالشهای بزرگ خانمها با تحصیلات عالی حوزه و توانایی پژوهش در رشتههای گوناگون علوم اسلامی، نبود جایگاه سازمانی برای به منصه ظهور رساندن توانمندی آنان است. متاسفانه اکثر مراکز پژوهشی حوزههای علمیه فقط در اختیار آقایان است و خواهران با محدویتهای فراوانی، امکان بهرهوری از این اماکن پژوهشی دارند. امید میرود در آینده نزدیک از این تواناییها استفاده بهینه انجام شود.
برای ارتقاء جایگاه خواهران طلبه باید در همه عرصهها به ویژه تبلیغ و پژوهش نقش آنان را پررنگ نمود و فرصت و فضای بیشتری در اختیار آنان قرار داد. با توجه به آمار زنان در جامعه ایران، نقش آنان در تربیت فرزندان و تاثیر آنان بر مردان، بکارگیری خواهران طلبه میتواند سهم و نقش بیشتر و بهتری در تاثیرگذاری بر جامعه ایفا نماید، بنابراین متولیان حوزههای علمیه باید با اعتماد به توان علمی بانوان به ایجاد یا توسعه مراکز پژوهشی و تبلیغی با منابع انسانی خواهران طلبه بپردازند.
برنامههای مختلفی مانند نقد و بررسی کتاب با حضور مولف در نشستهای علمی، معرفی کتاب در جشنوارههای کتاب خوانی و اهدای جایزه به برترینها، برگزاری جشن امضای کتاب با حضور نویسنده، تبدیل محتوای کتاب به فرمتهای گوناگون و قالبهای نوین اطلاع رسانی با حفظ حقوق ناشر و مولف و… به نظر قابل اجرا و مفید باشند.
تقسیم کارهای خانواده به فعالیتهای بیرونی و فعالیتهای درونی و تفکیک آنها میان مرد و زن گرچه ساختاری است که به صورت یک امر مسلم تلقی شده است؛ اما واقعیت این است که بزرگان از اولیاء الهی و علمای ربانی در خانه به همسرانشان کمک میکرده و اینک نیز چنین است و یا آنگاه که مرد خانواده از دنیا میرفت، زنان غیور و با همت سرپرست خانواده میشدند و همانند مردان به امور بیرونی و درونی خانواده رسیدگی میکردند. امروزه به دلیل تغییراتی که در جامعه معاصر به وجود آمده است و دانش، مهارت و مسئولیت زنان افزایش پیدا کرده است، زنان افزون بر رسیدگی به امور درون خانواده در فعالیتهای اجتماعی نیز میتوانند سهیم باشند و با مدیریت بهینه زمان و اولویت بندی کارها میتوانند بین وظایف مختلف جمع کنند بدون اینکه یکی را فدای دیگری کنند.
مجامع علمی و پژوهشی باید نیازسنجی عمومی، صنفی و جنسیتی داشته باشند و حداقل در حوزه امور زنان باید آموزش و پژوهش را به زنان واگذار کنند. اگر نیازسنجی بر اساس اسناد بالادستی به ویژه فرمایشات مقام معظم رهبری انجام شود، بدون تردید آثار و برکات فراوانی خواهد داشت و آثار پژوهشی بانوان جایگاه مطلوب و موثر خود را پیدا خواهد کرد.
از مهمترین فعالیتهایی که کمتر به آن توجه میشود، مخاطبشناسی، به ویژه شناسایی نیازهای جوانان و نوجوانان دختر و پسر، در حوزه علوم و معارف اسلامی است. هر فعالیت علمی و فرهنگی بدون مخاطب شناسی، در حقیقت تیر به تاریکی انداختن است.
پس از مخاطبشناسی و کشف نیازها باید به فرم و زبان اثر توجه ویژه شود. متاسفانه در سبک سنتی تولید محتوا و چاپ، چندان تغییری رخ نداده است. تناسب و هماهنگی ادبیات با تحولات ادبی روز و تناسب زبان اثر با ذائقه مخاطب از جمله عوامل کمیاب در حوزه مسائل دینی و معارفی است.
امروزه در حوزه ادبیات داستانی با محوریت موضوعات دینی کمبودهای فراوانی وجود دارد. با توجه به نوجوان و جوان بودن مخاطب ادبیات داستانی و حساسیت این سن و همچنین تاثیرپذیری وافر از جامعه و آثار پایدار آن، باید در این زمینه تلاش بیشتری از سوی مراکز، نهادها و موسسات حوزوی انجام شود. از سویی همین آثار موجود نیز به درستی و هوشمندانه در همه استانها، سطحبندی و توزیع نمیشوند.
اگر نشر هاجر پس از شناسایی خواهران اهل قلم، چتر حمایتهای علمی، مالی و معنوی خود را در پرتو سیاستگزاری های صحیح و واقع بینانه پژوهشی بر سر آنان بگشاید، به یقین شاهد رشد روز افزون آثار ارزشمند بانوان خواهیم بود.
غالباً طلاب به دلیل سیستم آموزشی حاکم بر حوزههای علمیه، به مطالعات درسی به ویژه دروس اصلی بسنده میکنند و دروس دیگر را جنبی و حاشیه قلمداد میکنند. این دوگانهگی باعث شده است که طلاب محترم با بیتوجهی به اهمیت و نقش دروس جنبی، آثار غیر درسی را در اولویت مطالعه قرار ندهند. ادب فارسی و ادبیات داستانی نیز در دروس جنبی حوزه، جایگاهی ندارند؛ در نتیجه آثار تولید شده در حوزه علمیه با زبان معیار فارسی فاصله دارد و برای آشنایی و آموزش ادبیات داستانی باید به سراغ دانشگاه رفت که آنجا نیز قصهای پر غصه دارد.
امید است با تغییراتی که در حوزهها در حال اتفاق است این کمبودها و چالشها بر طرف شود.