خاطراتی از دوره نوجوانی شهدا در فلش کارتی به نام «دوران طلایی» که الگوهایی زیبا را برای گروه سنی نوجوان در خود جای داده است. آیات و روایات مرتبط با مطالب مندرج در فلش کارت و عکس هایی از دوره نوجوانی شهدا این اثر را جذاب تر کرده است.
مشاهده سبد خرید “اردوگاه اطفال” به سبد خرید شما اضافه شد.
مشاهده سبد خرید “اردوگاه اطفال” به سبد خرید شما اضافه شد.
-10%ناموجود
فلش کارت دوران طلائی
4,000 تومان قیمت اصلی 4,000 تومان بود.3,600 تومانقیمت فعلی 3,600 تومان است.
وزن | 144 گرم |
---|---|
تعداد صفحات |
25 |
ناشر |
موسسه روایت سیره شهدا |
قطع |
جیبی |
نوع جلد |
جلد نرم |
ناموجود
قابل توجه مشتریان گرامی:
احتراما به استحضار می رساند هرگونه مغایرت و مشکل در سفارشات ارسالی تا ۷۲ ساعت از زمان تحویل مرسوله قابل پیگیری و پاسخگویی می باشد.
توضیحات
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
محصولات مرتبط
باغ مادربزرگ: خاطرات بانوی کرد خان زاد مرادی محمدی
این اثر دربردارنده خاطرات خان زاد مرادی محمدی، از زنان کرد فعال در هشت سال دفاع مقدس است که با روایتی داستانی و نثری خواندنی نوشته شده است. «باغ مادربزرگ» در واقع خاطرات مادربزرگ نویسنده است که باغش در جنگ تحمیلی، پناهگاه کسانی بود که خانه و کاشانه شان را در بمباران ها از دست داده بودند. «باغ مادربزرگ» روایت جدیدی است از نقش زنان در هشت سال دفاع مقدس؛ زنانی که جنگ بر زندگی آنها آوار شد، اما از پا ننشسته و خود پناهگاه دیگران شدند.
کتاب شامل عکس های قدیمی هم هست که مخاطبان را با فرهنگ منطقه کردنشین آشنا می کند.
عصرهای کریسکان: خاطرات امیر سعیدزاده
امیر سعیدزاده، راوی این کتاب، یکی از منحصر به فرد ترین نیروی های دفاع مقدس است. چراکه او عضو هیچ سازمانی نیست. یک نیروی آزاد است و در عین حال در مأموریت های اطلاعاتی و عملیاتی شرکت می کند، مأموریت هایی نیز برای شناسایی در خارج از کشور دارد. پس از آن راهی سپاه می شود.
سعیدزاده پیش از انقلاب، از طرف ساواک، مورد پیگیری و بازخواست قرار گرفته و فراری می شود. اسیر کومله می شود و از سازمان کومله نیز فرار می کند. ۴ سال بعد از جنگ، سعید زاده به اسارت حزب دموکرات کردستان عراق در می آید. این دوران از ابتدای انقلاب تا سال ۷۴، یعنی یک دوره ۱۵ ساله، به طول می انجامد.
مهمان صخره ها: خاطرات سرهنگ خلبان محمد غلامحسینی
از وقتی جمع آوری خاطرات رزمندگان دفاع مقدس آغاز شد، جای خالی خاطرات خلبانان حاضر در جنگ تحمیلی احساس می شد، اما این گروه گویی تمایل چندانی برای بیان خاطراتشان نداشتند؛ تا اینکه پس از سال ها سکوت، تلاش های دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزههنری به بار نشست و محمد غلامحسینی خلبان آزاده این سکوت را شکست. او اولین کتاب از مجموعه خاطرات خلبانان با عنوان «مهمان صخره ها» را روایت کرد.
پایی که جا ماند: یادداشت های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق
عراقی ها او را به عنوان پیک شهید سردار علی هاشمی معرفی کرده بودند و این یعنی آغاز شکنجه های دردآور برای به دست آوردن اطلاعات؛ آن هم روی نوجوان ۱۶ ساله ای که یک پایش هم قطع شده بود. بعد او یک ماه در بیمارستان بستری کردند تا حالش بهتر شود و سپس به پادگان صلاح الدین بردند، محلی که در آن حدود ۲۲ هزار اسیر مفقود الاثر ایرانی که نام شان در فهرست صلیب سرخ ثبت نشده بود، به صورت مخفیانه نگهداری می شدند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.