از سال شصت هجری تا کنون، پس از حادثه کربلا، در هر زمان و مکان از شخصیتی جلیل القدر، با عظمت و کم نظیر یاد می شود که کلام، سخن و پیامش به زیبایی هرچه تمام تر بر قله ی رفیع انسانیت، با عزت و سربلندی، استوار ایستاده است. زنی صبور که رسالت تاریخی اش را به نیکوترین شکل به آیندگان انتقال داد و پیام رسانی اش، چراغی روشن فرا راه دیگران قرار گرفت تا به واسطه راهنما و راهبر بودنش از ناملایمات بگذرد و تسلیم نگردد. زینب علیهاالسلام نامی آشنا برای همگان که با خردمندی و فرزانگی اش، عقیله بنی هاشم شد و با خطبه های کوبنده اش شمشیر و زبان علی علیه السلام. با منطق قوی و افشاگری دقیقش پیام رسان خون شهیدان کربلا شد. کتاب زینب زینت اندیشه در رابطه با زندگانی حضرت زینب علیهاالسلام است و سبک زندگی ایشان را در موقعیت های مختلف به خصوص در حادثه کربلا و دوران اسارت بیان می دارد.
گزیده ای از کتاب
رشته ی اتصال میان دل زینب علیهاالسلام و حسین علیهالسلام در حال پاره شدن بود. رنگ و رخسار زینب علیهاالسلام زرد شده بود. لبانش می لرزید، طاقت نداشت این گونه وداع را تحمل کند. داغ عزیزانش از طلوع صبح تا نزدیک غروب کمرشکنش کرده بود. اشک صورتش را پاک کرد. اباعبدالله می دانست که این دوری و سفر آخر باری سنگین بر دوش زینب علیهاالسلام است. آنان را به صبر و پایداری سفارش کرد و فرمود: «آماده باشید برای بلا و بدانید که خدا نگهبان و حامی شماستو از شر دشمنان شمارا نجات خواهد داد، پایان کار شما را خیر وخوبی مقرر خواهد فرمود و دشمنانتان به انواع گرفتاری ها عذاب خواهد داد، زبان به شکایت نگشایید و سخنی نگویید که از منزلت شما کم شود.»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.