این کتاب مجموعه مقالاتی است که موسوی گرمارودی آنها را در فواصل مختلف زمانی، و با دلایلی مربوط به همان ایام نوشته و به صورت پراکنده در مجله ای، یادنامه ای و … به چاپ رسانده و اینک یازده مقاله از آنها در این کتاب گرد آمده است. بعضی از مقالات جستجویی در شعر شعرای کلاسیک ادب پارسی است و بعضی مروری بر سروده های آئینی، در حوزه ادب آئینی می باشد. این اثر در دفاع از حقانیت آل الله (ع) است و اینکه چگونه، این حقیقت بزرگ هستی، از سوی بعضی از شعرای گذشته به تساهل و یا از روی عمد و حتی برای خوش آمدن شعرشان در مذاق ممدوحینی که «انگشت در جهانی کرده و قرمی می جستند» نادیده گرفته شده است.
از صاحب این اثر، آثار دیگری هم در حوزه ادبیات و ادب آئینی به چاپ رسیده اما می توان به صراحت گفت این کتاب سرشار از ابراز محبت عمقیق نویسنده به خاندان عصمت و طهارت (ع) است.
برگزیده ای از کتاب
آن چه مسلم است روزگار عطار روزگار سخت و پرتنشی بوده است. اما از شخصی مثل عطار که خواجه نصیرالدین طوسی در دیداری که با وی داشته است او را پسر مردی معرفی می کند که حسن استنباط از کلام بزرگان و عارفان و سالکان دارد این اندازه توقع می رود که مانند امیر معزی – شاعر دربار سلجوقیان- به جستجوی حقیقت در اقوال تاریخی و احادیث بپردازد. صاحب این قلم در دیوان امیر معزی شش بیت را یافته است که پرده از دغدغه خاطر وی برمی گیرد و نشان می دهد برخلاف آن چه در قصاید متعدد آورده و به وسیله آنها ممدوحان خود را به صدق و عدل و حیا ستوده است در باطن خود خلافت بلافصل رسول خدا (ص) را برای کسی محرز می دانسته که دامنش هرگز به کفر آلوده نبوده است.وی در چکامه ای برای «مجدالملک» باد بهاری را مخاطب می سازد و می گوید:
بدین صفت که تویی خوانمت نسیم بهشت وگر چه هست ترا نام، باد فروردین
وگر تــو را سوی فردوس بازگشت بود درود من برسان سوی جبرئیل امین
وز او سوال کـــن آنگاه تا که بود به حق امام پیشین بعذ از رسول باز پسین
وگر شوی به زیارت ســوی مدینه علم خیــال جـان مــرا بر در مدینــه ببین
بگو که بوسه بدان خاک ده که هست در او جمال سید سـادات و عتــرت یاسین
وصــی خاتـــم پیغمبران و شیر خدای بنیــره عــرب و مرد خنــدق و صفیــن
نه دل به کفر بیالوده و نه لب به شراب نه گوش داده به دلش و نه هوش داده به دین
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.