“من میتوانم” نوشته “سید احمد موسوی” مجموعه ۲۴ داستان کوتاه با محوریت مهارت های یادگیری است که هرکدام از آنها حاصل تجارب و خاطرات نویسنده کتاب است.
هر یک از داستانهای “من می توانم” به مشکلی اشاره میکند که امکان دارد مشکل هر انسانی باشد و در ماجرای همان داستان راه حل مشکل را نیز بیان میکند.
یکی از نقاط قوت “من می توانم” این است که در پایان هر داستان چند حدیث و روایت مرتبط به داستان از امامان معصوم (علیهمالسلام) ذکر شده است.
این کتاب با مقدمه ” دکتر جهانگیر مسعودی” ۱۰۴ صفحه دارد و در قطع رقعی از انتشارات کتاب جمکران به چاپ رسیده است.
برشی از کتاب من می توانم:
دیسک کمر
یکی دو ماه مانده بود به امتحانات که وامَم جور شد. بر خلافِ خواستۀ من، شروع به بنایی کردیم. مصالح که رسید پای کار، ظرف دو روز دیوارها را تا زیر آهن رساندیم. روز آهنکِشی، اوستا اَز من خواست دوتا کارگر اضافه بگیرَم. مَن هم که خسیسبازیام گُل کرده بود، کارگر نگرفتم. گفتم چرا باید پول اضافه بدهم، خودم هستم و جُورِ دو تا کارگر را میکشم. آهنها هجده بودند و سنگین. اولی، دومی، سومی و تا آخرین شاخ آهن، به جای دونفر کار کردم. پرتلاش بودم و پرتوان. تازه نفس بودم و قُلدر. رویِ همۀ کارگرها را کم کردم. نه خسته شدم نه کوفته. فقط این اَواخر بین دو تا کتفهایم میسوخت و یِک کم میخارید. غروب که شد کار را تعطیل کردیم و آمدم خانه.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.