کتاب کنار رود خین
نمای میانی: مهرداد سیستانی ۱۷ اسفند ۱۳۴۴ به دنیا آمد. مادرش میگوید زمانی که امام به ایران تشریف آوردند سیزده ساله بود و موقعی که رفت، سال سوم رشته ریاضی. زندگی این شهید در کتاب «کنار رود خین» از روز جمعه اول اسفند۱۳۶۰ تا روز جمعه ۲۰ مهر ۱۳۶۹ از زبان مادرش روایت شده و سالهای رفتن به جبهه جنگ و چشمانتظاری مادر برای دیدار فرزند گمشدهاش به تصویر کشیده میشود.
نمای دور:علیالله سلیمی: شگردی که راوی در این یادداشت روزانه به کار برده، بسیار ماهرانه است. او بالای یادداشت، تاریخ زمان حال را مینویسد و در چند سطر اول زمان حال را توضیح میدهد. راوی این یادداشتها با این ترفند حوادث گذشته را در یادداشتهای روزانه خود که به زمان حال تعلق دارند، بازگو میکند. محوری که باعث کشش مجموعه یادداشتهای کتاب شده، جستجو برای یافتن مهرداد از سوی مادر است. این کشش روایی تا صفحه ۶۰ کتاب ادامه مییابد و در این صفحه خبر شهادت مهرداد میرسد. راوی همچنان بر ثبت یادداشتهای روزانه خود اصرار میورزد که در نهایت مخاطب هم برای پی بردن به این اصرار، آنها را پیگیری میکند. یادداشتهای بعدی کتاب فعالیتهای روزانه راوی را بازتاب میدهد. او چند بار همراه خانوادههای شهدا به مناطق جنگی جنوب در قالب اردو عزیمت میکند و هر بار به محل شهادت فرزندش (مهرداد) کنار رود خین میرود.
از کتاب:به بررسی جسد میپردازم. اول جمجمهاش. میبینم هشت سال قبل، محمود احمدخو میگفت که او به صورت افتاده بود. حدس میزنم که باید به پیشانیاش خورده باشد. حالا بعد از هشت سال، داخل استخوانهای او سه فشنگ است. یکی را برمیدارم و داخل سوراخی که در استخوان پیشانیاش ایجاده شده، میگذارم. تا نیمه فرو میرود. استخوانها را دانه دانه میشمارم. قلم یکی از پاهایش نیست! در مقابل عظمت خدا سر فرود میآورم. یادم میآید که به مهرداد میگفتم: «میخواهم با لباس سپاه شهید شوی.» صفحه ۱۱۴
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.