جشن حنابندان
کتاب «جشن حنابندان» شامل ۲ گزارش از دو عملیات در مناطق جنوب و غرب کشور است که محمدحسین قدمی این گزارش ها را از میان خاطرات رزمندگان «لشگر ۲۷ محمد رسول الله» گردآوری کرده است.
گزارش اول کتاب در طول عملیات کربلای ۵ نوشته شده و گزارش دوم آن که مربوط به عملیات بیت المقدس 4 و در مناطق غربی کشور و بخشی از خاک عراق است، به سفارش شهیدسیدمرتضی آوینی و برای مجموعه «روایت فتح» نوشته شده است.
کتاب در گزارش اول که مربوط به وقایع ۱۰ آذر ۱۳۶۵ تا ۹ بهمن ۱۳۶۵ است سعی می کند مراحل ثبت نام و اعزام به جبهه، آماده شدن و آموزش دیدن در پادگان، نحوه آشنایی نویسنده با همرزمانش، توضیحاتش از شب ها و روزهای اردوگاه، نامه های بچه های دبستان به رزمندگان، شوق شان برای رفتن به مناطق عملیاتی و لحظه شماری برای اعزام به خط مقدم و روحیات و فضایل اخلاقی رزمندگان را گزارش کند.
در بخش دوم کتاب که مربوط به وقایع اول آذر ۱۳۶۶ تا ۱۳ فروردین ۱۳۶۷ است، نویسنده موضوعاتی همچون عملیات والفجر 5 و اوضاع و احوال شهر حلبچه، فرماندهان و مناطق عملیاتی، آسیب دیدن چشم هایش، شهادت رزمندگان و وصیت نامه هایشان و خداحافظی اش از جبهه را شرح داده است.
رسول مولتان
اردوگاه اطفال
«اردوگاه اطفال» روایت دیگری از رنج ها و دردهای اسرای هشت سال دفاع مقدس در زندان ها و اردوگاه های عراق است؛ اما بسیار دردناک تر از روایاتی که تا به حال شنیده اید.
یوسف زاده در این کتاب به سراغ اسرای زیر بیست سال رفته است. اسرایی که در فاصله سال های ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ در اردوگاه های رمادی یک و دو معروف به «اردوگاه اطفال» بوده اند.
او در نگارش این کتاب علاوه بر مشاهدات شخصی، ساعت ها با آزادگان این اردوگاه ها مصاحبه کرده است. هرچند خودش اعتراف می کند که هنوز ناگفته های زیادی از آن اردوگاه ها مانده است که نتوانسته روایت کند: «با این کتاب، تا کنون سه سال از هشت سال اسارت من و همراهانم روایت شده است. می ماند پنج سال آخر که در اردوگاه موصل دو گذشته و در یک کتاب جداگانه، اگر خدا بخواهد و عمری باقی باشد شرحش را خواهم نوشت.»
این کتاب دقیقا در نقطه ای آغاز می شود که کتاب «آن بیست و سه نفر» به پایان رسید.