پرسش از حقیقت انسان عنوانی است که خود موجب پرسش های بسیاری می شود. این پرسش دشواری های خاصی دارد. از انسان پرسش می شود و پرسش کننده، خود انسان است اما فردی از افراد انسان. چگونه یک فرد انسان می تواند از حقیقت انسان پرسش کند. آیا فرد انسان به حقیقت انسان راهی دارد.
کتاب حاضر در نظر دارد پرسش از حقیقت انسان را از منظر هایدگر و ابن عربی مورد بررسی قرار دهد، چرا که انسان به صورت آشکار و پنهان، موضوع تفکر هر فیلسوف و اندیشمندی است، ولی انسان نزد ابن عربی و هایدگر از منظر و سطحی خاص مورد تأمل قرار گرفته است. انسان در نظر هایدگر از آغاز مورد اشاره قرار گرفته و سپس شرح و بسط یافته است. وی در دوران طولانی تفکراتش به رغم اینکه به موضوعات متفاوتی اندیشیده ولی همواره پرسش اصلی او “وجود” آن هم در نسبت با انسان بوده است.
از سوی دیگر، آثار ابن عربی را می توان شرح حقایق مخزون در انسان دانست. نقطه شروع اندیشه او در باب انسان، اصطلاح “کون جامع” است. سایر آموزه ها و دریافت های او را تنها در نسبت با کون جامع و اصطلاحات دیگری که بر شان یا وجهی خاص از حقیقت انسان دلالت دارند، می توان فهمید.
مجموع این مفردات که در عبارت پرسش از حقیقت انسان جمع شده، عنوانی مناسب برای فهم وجوهی از تفکر انسان معاصر و موضوعی در خور برای طرح در مقابل دو نماینده بزرگ از دو سنت متفاوت به نظر می رسد.
پرسش ها و فرضیه های گوناگونی زمینه شروع این تحقیق را فراهم کرد که که آنها را می توان به دو پرسش اصلی بازگرداند: 1- با توجه به سیر فکری هایدگر و فضای فکری ابن عربی و شارحان وی آیا می توان انتظار گفتگویی ثمر بخش در باب یکی از مسائل انسان معاصر بین آنها داشت؛ 2- آیا می توان بر اساس حکمت ابن عربی راهی برای تحقیق در باب مسائل بنیادین انسان معاصر گشود.
کتاب حاضر از سه بخش تشکیل شده است : انسان در حکمت ابن عربی، سیر تحول پرسش از انسان در اندیشه هایدگر، مطالعه ای تطبیقی در آرای ابن عربی و هایدگر با التفات به پرسش از حقیقت انسان. /*99586587347*/
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.