نویسنده در مقدمه اثر خود می نویسد:
مدتی پیش رمان ارزشمند “شبیخون به خفاش” به دستم رسید. فکر نمی کردم تا این حد جذاب و خواندنی باشد. بار اول را اصطلاحا یک نفس خواندم. ازخودم می پرسیدم چه ضرورتی دارد بعد از گذشت قریب به ۳۰ سال این خاطرات به این نحو بیان شود؟ پیدا کردن جواب خیلی مشکل نبود، چون نویسنده ی کتاب خودش به این صورت پاسخ داده بود که: “این کتاب را نوشتم تا حزب الهی ها و دوستاداران نظام و انقلاب بدانند، این انقلاب چه امواج سهمگینی را از سر گذرانده تا به این جا رسیده و هم چنین بفهمند که ایران اسلامی بیدی نیست که با نسیم هایی مثل آنچه در سال ۸۸ وزیدن گرفت بلرزد”.
فقط و فقط این چند صفحه را نوشتم که به نسل اولی ها که “همه شان حکم پدری برای ما دارند” بگویم ما هستیم. شاید مثل شما نباشیم و هزار و یک ایراد داشته باشیم، ولی آخرالامر هستیم، هستیم و خواهیم ایستاد، به هر قیمتی که شده خواهیم ایستاد.
-10%ناموجود
خاطرات یک لباس شخصی
20,000 تومان 18,000 تومان
وزن | 136 گرم |
---|---|
نویسنده |
ص.خ |
تعداد صفحات |
111 |
ناشر |
بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) |
قطع |
پالتویی |
تاریخ انتشار |
1391 |
شابک |
978-600-94177-4-2 |
شمارگان |
2000 |
نوبت چاپ |
دوم |
نوع جلد |
جلد نرم |
ناموجود
قابل توجه مشتریان گرامی:
احتراما به استحضار می رساند هرگونه مغایرت و مشکل در سفارشات ارسالی تا ۷۲ ساعت از زمان تحویل مرسوله قابل پیگیری و پاسخگویی می باشد.
توضیحات
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
محصولات مرتبط
خانم کارکوب (روایت زندگی مادران شهیدان کارکوب زاده)
آبنبات هل دار
این کتاب داستان روزمره زندگی همه ماست ولی وقتی بانکته بینی ها و طنز همراه می شود. دنیایی زیبا,فراروی خواننده می نهد.
هر داستانی یک راوی دارد؛ گوینده ای که جریان یا جریان هایی را نقل می کند. گویندۀ داستان «آبنبات هل دار» راوی قهرمانی است که با فاصلۀ زمانی از اصل رویدادها، اکنون از زاویۀ دید درونی، اتفاق ها و ماجراهای مربوط را نقل می کند. از این منظر و با توجه به توضیح ابتدایی کتاب در مورد واقعی نبودن داستان «آبنبات هل دار»، به نظر می رسد مؤلف از خاطره گونگی داستان به طور ماهرانه ای به عنوان یک تمهید در ایجاد باورپذیری این روایت بهره برده است؛ به طوری که فضای نوستالوژیک و خاطره انگیز داستان ـ که سرشار از عناصر آشنای دهۀ شصت، اعم از سریال ها، فیلم های سینمایی و کارتونی... و حتی شایعات این دهه چون وجود درصدی از طلا در سکه های پنج تومانی است ـ به علاوه لحن صمیمی و سادۀ راوی در بستر طنز ملایم اما مؤثر این داستان، همراهی پیوستۀ مخاطب را تا انتهای داستان با «مهرداد صدقی» در پی دارد.
یشترین توفیق مهرداد صدقی در «آبنبات هل دار» در این است که راوی ـ به رغم بُعد زمانی و حتی مکانی با روایت ـ واقعاً از دل وقایع و داستان با مخاطب حرف می زند. او توانسته به خوبی موقعیت شخصیت ها را در دل حوادث بازیافت کند؛ بنابراین، داستان به رغم طنز درونی اش، بسیار موثق به نظر می رسد و حتی همین بیان طنز، هم افزایی مؤثری با سایر تمهیدات اثر داشته است.
چشم روشنی (سید جواد کمال از زبان همسر)
آبنبات دارچینی121
اگر کتاب شیرین و طنزآمیز «آبنبات هلدار» و جلد بعدی آن یعنی «آبنبات پسته ای» را خوانده اید، حالا وقتش رسیده که شیرینی طعم «آبنبات دارچینی» را هم بچشید! کتاب «آبنبات دارچینی» جلد سوم کتاب «آبنبات هلدار» محسوب می شود. ماجراهای کتاب آبنبات دارچینی بین سال های ۷۲ تا ۷۴ می گذرد و در این کتاب، محسن درگیر ماجراهای پیش بینی نشده ای می شود که ناخواسته بر روی زندگی خود و اطرافیانش تاثیر می گذارد و همین امر موقعیت های طنزآمیزی ایجاد می کند. فقط همین را بگوییم یکی از شخصیت های محوری این کتاب، پدر دریا است!
محمدجواد و شمشیر ایلیا
این کتاب روایتی است فانتزی از یک ماجراجویی دینی. محمدجواد که در پی یافتن ردی از فضاییها وارد زیرزمین خانهشان میشود، در کنج زیرزمین و در میان کارتنهای کتاب، با پرندهای آشنا میشود که او را بهسوی ماجراهای پیچیده و زیادی میبرد.
ویژگی اصلی رمان «محمدجواد و شمشیر ایلیا» رویکرد او به قرآن است. رویکردی که تازگی و بکر بودن، شاخصه اصلی آن است. محمدجواد به باغ قرآن میرود و در آنجا با شخصیتهای زیادی آشنا میشود؛ شخصیتهایی که هر کدام قسمتی از خمیر وجودی محمدجواد را تغییر میدهند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.